آبستن دردها- شاعرانه های زیبای حسین پناهی

آبستن دردها- شاعرانه های زیبای حسین پناهی

 

*اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند*

 

 
*دیگر گوسفند نمی درند*
*به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند...*
* *
*♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡
 

*مي داني ... !؟ به رويت نياوردم ... ! *
* از همان زماني كه جاي " تو " به " من " گفتي : " شما " *
*فهميدم *
*پاي " او " در ميان است ...*
* *
♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡
 
**
**اجازه ... ! اشک سه حرف ندارد ... ، اشک خیلی حرف دارد!!!*
**
♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡
 

*می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .*
* عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد *
*بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ... *
*بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . *
*تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. *
*تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود *
*و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!*
 
♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡
 
* *
*این روزها به جای" شرافت" از انسان ها *
* فقط" شر" و " آفت" می بینی !*
نظرات شما عزیزان:
سایه
ساعت23:47---18 مرداد 1391
خیلی خیلی زیبا بود.داره اشکم در میاد
پاسخ:آخی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, ] [ 18:11 ] [ mohamad ]
[ ]